[ad_1]
آنیل کاپور، که برای انجمن آزادیهای مدنی کانادا، مداخلهگر در این پرونده، فعالیت میکرد، میگوید: «تصمیم اکثریت یک دفاع قوی و تأیید حریم خصوصی و اعتماد در فضای دیجیتال است.
قاضی آندروماش کاراکاتسانیس در نوشتن برای اکثریت گفت که اینترنت «اساساً توپوگرافی حریم خصوصی تحت منشور را تغییر داده است» به نحوی که با تقویت «ظرفیت اطلاعاتی» قدرت دولت را تقویت کرده است. اینترنت با متمرکز کردن انبوهی از اطلاعات با اشخاص ثالث خصوصی که ابزارهایی برای جمع آوری و تجزیه داده ها دارند، «یک شخص ثالث را به اکوسیستم قانون اساسی اضافه کرده است». در حالی که این اشخاص ثالث مشمول س. او گفت: «آنها در رابطهای که مستقیماً توسط منشور اداره میشود، میانجیگری میکنند».
برای یک س. 8 برای متقاعد کردن دادگاه، مدعی باید ثابت کند که تفتیش یا توقیف صورت گرفته و غیرمنطقی بوده است. در بایکوتس، دادگاه فقط باید به شرط اول رسیدگی می کرد. زمانی که دولت به یک انتظار معقول از حریم خصوصی نفوذ کند، «جستجو» وجود دارد، و اگر منافع حریم خصوصی بر منافع دولت در تجاوز به حریم خصوصی برای پیشبرد اهداف اجرای قانون خود بیشتر باشد، این انتظار منطقی است.
هنگام ارزیابی انتظار معقول از حریم خصوصی، دادگاه ها چهار عامل را در نظر می گیرند: موضوع جستجو، علاقه خواهان به موضوع، انتظار ذهنی آنها از حریم خصوصی، و اینکه آیا این انتظار از حریم خصوصی به طور عینی معقول بوده است یا خیر.
کاراکاتسانیس در مورد سوال کنترل بر موضوع موضوع گفت که مردم می توانند برخی از اطلاعات را برای یک هدف محدود یا برای تعداد محدودی از افراد فاش کنند و همچنان انتظار معقولی از حریم خصوصی داشته باشند. او گفت که کانادا از ایالات متحده جدا می شود، جایی که مالکیت شخص ثالث انتظار منطقی از حریم خصوصی نسبت به اطلاعات را نفی می کند. کاراکاتسانیس گفت که تحلیل اکثریت سؤال کنترل را غیر تعیین کننده میداند و به نقل از رویه قضایی قبلی SCC اضافه کرد که «کاناداییها برای حفظ حریم خصوصی در زندگیشان ملزم به تبدیل شدن به گوشهنشین دیجیتال نیستند.»
[ad_2]
Source link