[ad_1]
به عنوان مثال، او به بخش پنجم توافق اشاره میکند که میگوید: «کانادا و بریتیش کلمبیا به دنبال مشورت و همکاری در مشارکت کامل با اولین ملل هستند…» و خاطرنشان میکند: «این متفاوت است. جستوجو معیاری پایینتر از گفتن این است که آنها میخواهند. به طور مشابه، در رسیتال W، «کانادا و بریتیش کلمبیا، در صورت لزوم، با هم کار خواهند کرد…» من می بینم که این زبان به طور موثری تعهدات کانادا و بریتیش کلمبیا برای مشورت و همکاری را کمرنگ می کند.
در جای دیگر این سند، عباراتی مانند “کانادا و بریتیش کلمبیا… با شراکت با ملل اول کار خواهند کرد…” (از بند 6.4.3) و “پیش از میلاد در برنامه ریزی سرزمینی دولت به دولت با اولین ملل شرکت خواهند کرد…” ( از قسمت 6.4.5) و «کانادا و پیش از میلاد با اولین ملل همکاری و تعامل خواهند کرد…» (از بند 6.4.6) نیز استفاده میشود که بر ابهام زبان افزوده است.
حتی عبارت مشورت و همکاری عبارتی نیست که اولین ملل یا وکلایی که از طرف مشتریان بومی کار می کنند بخواهند ببینند. این هایدا آزمون، که بیان میکند که تاج و تخت موظف است مشورت کند و در صورت لزوم، استاندارد را در کانادا انجام دهد و زبان مورد استفاده در این توافقنامه چارچوبی نیست که در هایدا.
یک نکته مهم در مورد مشورت و همکاری وجود دارد. ما در وکالت قانون بومیان و ملتها و هر کسی که در این زمینه فعالیت میکند درک میکنیم که مشاوره بر اساس هایدا تجزیه و تحلیل، اما… آن زبان (مشاوره و همکاری) از خود UNDRIP گرفته شده است و به نظر من استانداردی پایین تر از آن چیزی است که ما مشاوره می فهمیم.
جوزف میافزاید که در حالی که استان دبیرخانهای برای اجرای DRIPA ایجاد کرد، که دستورالعملهای موقتی را در مورد مشاوره و همکاری و نحوه همسو کردن قوانین صادر کرد، این راهنماییها «بسیار دور از درکهایی است که ما در مورد تعهدات ولیعهد طبق قوانین داریم. هایدا و از نظر من، از نظر رویه ای استاندارد پایین تری است.»
[ad_2]
Source link