
افشاگری وجود داشت جلسه “تالار شهر” کارکنان توییتر در این هفته آنها با وحشت آشکار به مدیران پیوستند که زندگی بدون توانایی آنها برای سانسور دیگران چگونه خواهد بود. پاراگ آگراوال، مدیر عامل توییتر، تلاش کرد تا این اضطراب آشکار را که (از بین رفتن فکر) آزادی بیان به توییتر بازمیگردد، آرام کند.
آگراوال در حالی که کارکنان آشکارا مضطرب او را با سؤالاتی پر می کردند، اعتراف کرد: «بله، ما می توانستیم کارها را متفاوت و بهتر انجام دهیم. من می توانستم کارها را طور دیگری انجام دهم. من خیلی به آن فکر می کنم.» برای آزادیخواهان مدنی، پذیرش مبهم ما را سرد کرد. آگراوال تمام مدت خود را به عنوان مدیرعامل به عنوان فردی گذراند که ارتباط ارزش های آزادی بیان را برای شرکت رد کرد یا به حاشیه راند.
آگراوال بود پرسید در اوایل دوران او به عنوان مدیرعامل، چگونه توییتر تلاش های خود برای مبارزه با اطلاعات نادرست را با میل به “حفاظت از آزادی بیان به عنوان یک ارزش اصلی” و احترام به متمم اول متعادل می کند. او با بیاعتنایی پاسخ داد که این شرکت «به اصلاحیه اول متعهد نیست» و محتوا را بهعنوان «بازتاب چیزهایی که ما معتقدیم منجر به یک گفتگوی عمومی سالمتر میشود» تنظیم میکند. آگراوال گفت که این شرکت «کمتر بر روی آزادی بیان تمرکز خواهد کرد» زیرا «سخنرانی در اینترنت آسان است. اکثر مردم می توانند صحبت کنند. جایی که نقش ما به ویژه مورد تاکید قرار می گیرد این است که چه کسی می تواند شنیده شود.”
توییتر به برنامه سانسور مغرضانه خود از جمله تعلیق های عجیب و غریب ادامه داد سایت های طنز و یک سایت که لیبرال ها را دوباره در مورد خودشان پست کرد.
آنچه قابل توجه بود نگرش کارکنان بود که صاحبان واقعی شرکت در جستجوی بازگشت به فلسفه شرکتی آزادی بیان خارج از خط هستند. توییتر سال هاست که عملکرد ضعیفی داشته است زیرا نام خود را مترادف با سانسور کرده است. در جلسه، یکی از کارمندان اعلام کرد: «از شنیدن ارزش سهامداران و امانتداری خسته شدهام. افکار صادقانه شما در مورد این احتمال که بسیاری از کارمندان پس از بسته شدن قرارداد شغلی نداشته باشند چیست؟
یکی دیگر از کارمندان اعلام کرد: “سخنان روابط عمومی فرود نمی آید. آنها به ما گفتند لو نروید و کاری را انجام دهید که به آن افتخار می کنید، اما انگیزه مشخصی برای کارمندان وجود ندارد.
البته انگیزه ای وجود دارد. به آن اشتغال می گویند. . . حتی اگر بازگرداندن آزادی بیان را هدفی عالی ندانید.
به هر حال، کارمندان توییتر تنها کسانی نبودند که دچار بحران شدند. در اپل، یک نامه سرگشاده خطاب شده است به رهبری شرکت اعتراض کرد که گفتن به کارمندان برای بازگشت حضوری به سر کار باعث افزایش تسلط و امتیاز سفیدپوستان در شرکت می شود. این شرکت یک رویکرد ترکیبی را پیشنهاد کرده بود که کارگران را ملزم میکرد سه روز در هفته بیایند. که با خشم مواجه شد:
اپل به احتمال زیاد همیشه افرادی را پیدا میکند که مایل به کار در اینجا هستند، اما … بودن در دفتر حداقل 3 روز ثابت در هفته … باعث میشود اپل جوانتر، سفیدتر، مردانهتر، عصبیتر هنجارتر، توانمندتر باشد. به طور خلاصه، به امتیازاتی منجر میشود که تصمیم میگیرید چه کسی میتواند برای اپل کار کند، نه اینکه چه کسی بهترین است.»
این به احتمال زیاد حتی در دولت بایدن به یک شکایت قابل قبول EEOC نمی رسد. در هر صورت، سیاست اپل سازگارتر از آنچه لازم است است. این می تواند از نظر قانونی خواستار بازگشت ساده به کار مطابق با دستورالعمل های جدید CDC باشد.