
تحلیل عقاید
توسط رونالد مان
در 14 ژانویه 2022
در ساعت 2:18 بعد از ظهر

روز پنجشنبه تصمیم گیری که در Babcock v. خدمتکار یک سوال فنی در مورد مزایای تامین اجتماعی در دسترس گروه کوچکی از کارگران گارد ملی: تکنسین های نظامی دوگانه قبل از سال 1984 را حل کرد. دادگاه با رای 8-1، تصمیم دولت مبنی بر محروم کردن این کارگران از مزایای قانونی محدود به اعضای “خدمات یونیفورم” را تایید کرد.
این پرونده شامل جزئیات فرمولی بود که اساسنامه تأمین اجتماعی برای محاسبه مزایای ماهانه استفاده می کند. این فرمول دارای قانون خاصی است که مزایای تامین اجتماعی را برای افرادی که سابقه کار نامنظم دارند در طول عمرشان در مواردی که احتمالاً برای کار خارج از سیستم تامین اجتماعی مستمری دریافت میکنند (اغلب برای کارفرمایان دولتی یا نظامی) محدود میکند. . این قاعده محدودکننده استثنا دارد، به طوری که این محدودیت در مورد پرداخت هایی که “کاملاً بر اساس خدمات به عنوان عضو یک سرویس متحدالشکل است” اعمال نمی شود.
سوال در بابکاک این بود که آیا «تکنسینهای نظامی با وضعیت دوگانه» که قبل از سال 1984 استخدام شده بودند، کار خود را «بهطور کامل… بهعنوان عضو یک سرویس یونیفرمپوش» انجام میدادند یا خیر، و نظر موجز قاضی امی کونی بارت معتقد است که آنها این کار را نکردهاند. او توضیح می دهد که کارمندان دارای وضعیت دوگانه هستند زیرا قوانین مربوطه آنها را “کارمند غیرنظامی” توصیف می کند[s]در کارهایی که انجام میدهند – عمدتاً مربوط به آموزش و مدیریت زنجیره تامین گارد ملی است – اما از همه کسانی که این موقعیت را دارند میخواهند در “حفظ عضویت” در گارد ملی، که یکی از “خدمات متحدالشکل است” باشند.[s]” که حفاظت در مورد آن اعمال می شود. او توضیح میدهد که تکنسینها طی سالهای مربوطه برای کار خود به عنوان تکنسین از دفتر مدیریت پرسنل مستمری خدمات ملکی دریافت میکردند، اما برای کار در وظایف گارد ملی نیز از خدمات مالی و حسابداری دفاعی مستمری دریافت میکردند. مورد فقط مستمری خدمات ملکی بود. همه موافقند که این محدودیت از حقوق بازنشستگی نظامی محافظت می کند.
نظر بارت نتیجه را مطابق با شرح قانونی حمایت ارائه میکند که آن را به پرداختهای «کاملاً مبتنی بر خدمات» محدود میکند. مانند عضو یک سرویس لباس فرم» (تاکید من). او به فرهنگ لغتهایی اشاره میکند که استفاده از «as» را توصیف میکنند که «بهطور طبیعی… به معنای «در نقش، ظرفیت یا عملکرد» خوانده میشود. زیرا وضعیت این تکنسینها «وضعیت یک غیرنظامی است، نه عضوی از گارد ملی،” کار آنها به عنوان تکنسین (بر خلاف کار آنها در وظایف گارد ملی) در مقام “به عنوان” اعضای گارد ملی کار نیست.
قوی ترین استدلال برای دیوید بابکاک، که از سال 1975 تا 2009 به عنوان یک تکنسین دوگانه کار می کرد و کاهش مزایای بیمه تامین اجتماعی توسط دولت را به چالش می کشید، این الزام است که وی در تمام مدتی که به عنوان کارمند مشغول به کار بود، عضو گارد ملی باشد. یکی از این تکنسین ها در واقع، این تکنسین ها حتی در محل کار لباس نظامی می پوشند. اما بارت این استدلال را بیهوده میبیند و اظهار میکند که «[a] شرط اشتغال با ظرفیتی که فرد در آن خدمت می کند یکسان نیست.» او به طور خلاصه نتیجه می گیرد که “[d]تعیین اینکه آیا استخدام تکنسین بابکاک به عنوان یکی از اعضای گارد ملی خدمت می کرد یا خیر، به عواملی مانند پوشیدن یونیفرم خود برای کار کمک نمی کند. این موضوع نشان میدهد که کنگره چگونه شغل او را طبقهبندی کرده است – و … کنگره تکنسینهای دارای وضعیت دوگانه را به عنوان غیرنظامی طبقهبندی کرد. او اذعان میکند که طبقهبندی کنگره ممکن است در ابتدا یک جنبه فنی «حفظ حساب» به نظر برسد، اما میگوید که «حفظ حساب در پرداخت و مزایا اهمیت دارد».
نه نظر و نه نتیجه، کسی را که با این استدلال آشناست شگفت زده نمی کند. من مقاله خلاصه استدلال نیمکتی را توصیف کرد که عمدتاً با بابکاک مخالف بود، به استثنای قاضی نیل گورسوچ. مخالفت کوتاه او تنها چیزی است که نظر بارت را از اتفاق نظر دور نگه داشته است.