
دانشگاه هاروارد این هفته پس از لغو سخنرانی فیلسوف دوین باکلی در مورد رمانتیسیسم بریتانیا، مورد انتقاد قرار گرفت. این معمولاً موضوع اعتراضانگیز نیست. در تصنیف های غنایی از ویلیام وردزورث و ساموئل کولریج معمولاً واکنشهای آشوبآمیزی ایجاد نمیکنند. با این حال، هاروارد تصمیم گرفت این سخنرانی را نه به دلیل تخصص جهانی دکتر باکلی، بلکه به دلیل دیدگاهها و انجمنهای سیاسی او لغو کند. او عضوی از جبهه آزادی زنان، یک سازمان فمینیستی که با سیاست های تراجنسیتی مخالفت کرده و آن را خصمانه با حقوق زنان دانسته است. این برای هاروارد کافی بود، که هرگونه تظاهر به آزادی بیان و تنوع دیدگاه را در محوطه دانشگاه از بین برد. وردزورث زمانی نوشت که “همه شعرهای خوب سرریز خود به خودی احساسات قدرتمند است.” در این مورد، احساسات قدرتمند پایان شعر خوب را ثابت کرد.
گزارش رسانه ها به نقل از باکلی، او پس از اعتراض ارین صلادین، هماهنگ کننده بخش انگلیسی، لغو شد. حتی با وجود اینکه سخنرانی او ربطی به مسائل جنسیتی یا فمینیسم نداشت، بنا به گزارش ها، صلاح الدین به عضویت او در هیئت مدیره در سازمان اعتراض کرد.
بررسی ملی منتشر شده ایمیلی از صلاح الدین که پس از جستجوی باکلی و کشف ارتباط او با آنچه که صلاح الدین آن را «یک سازمان فمینیستی رادیکال فرا انحصاری» نامید، «یادداشت دشوار» را مطرح کرد. او افزود: «من همچنین حداقل یک قطعه از نوشته های او را در اینترنت پیدا کردم که به صراحت امکان هویت ترنس را رد می کند. من نمیتوانم برای دعوت از سخنرانانی که موضع عمومی را مبنی بر خطرناک یا فریبنده بودن ترنسها اتخاذ میکند، درخواست بودجه کنم.» او سایر اعضای هیئت علمی را به نام صدا کرد که ممکن است نخواهند بودجه را امضا کنند، در حالی که “ممکن است برای آنها و گروه بسیار بد به نظر برسد.”
دکتر باکلی خاطرنشان کرد که صلاح الدین هرگز حتی به خود زحمت نداد که از نوشته های او برای نشان دادن محتوای نفرت انگیز نقل قول کند.
یک کمپین جهانی علیه فمینیست هایی که سیاست های تراجنسیتی را به عنوان تضعیف یا حتی معکوس کننده دستاوردهای جنبش فمینیستی به چالش می کشند، وجود داشته است. منتقدان آنها را فمینیستهای رادیکال فراحذفگرا یا ترفها مینامند. حتی برخی به دلیل اعتقادات سیاسی خود در کشورهای دیگر مانند استرالیا به دلیل سخنان مشوق عداوت و تنفر محاکمه شده اند.
ترف ها در رسانه ها مورد حمله قرار می گیرند در مقالاتی که تمایل دارند هر کسی که با قوانین تراجنسیتی مخالف است را شامل شود. این برچسب برای کسانی که ممکن است بخواهند علیه جنبههایی از این قوانین یا سیاستها صحبت کنند، اثری دلخراش ایجاد میکند. برای برخی از فمینیست ها، خودشناسی جنسیتی موقعیت های خطرناکی را برای زنان ایجاد می کند و عناصر اصلی ارزش های فمینیستی را نفی می کند. برای دیگران، این مخالفت انکار هویت آنهاست و آنها را خطرناک یا بالقوه جنایتکار توصیف می کند.
در نهایت هیچ کدام از اینها مهم نیست. اینکه باکلی چگونه به جنسیت میبیند یا دیگران به دیدگاههای او درباره جنسیت مینگرند، نباید مانعی برای صحبت او درباره رمانتیسم بریتانیایی باشد. (در واقع، هاروارد باید از دیدگاههای مخالف در مورد هویت جنسی استقبال کند.) با این وجود، او «اجتناب» و لغو رایجتر دانشگاهیهایی را که دیدگاههای مخالف در دانشگاهها دارند، تجربه کرده است.
دکتر باکلی مخالفت کرد که «هاروارد به من اطلاع داده است که نمیتوانم محقق رمانتیسیسم بریتانیا باشم، زیرا معتقدم زنان مرد وجود ندارند. به نوبه خود، ترجیح می دهم با رمانتیک ها و افلاطون لعنت بروم تا اینکه با ارین و دانشکده هاروارد به بهشت بیدار شوم.
آنچه نگران کننده است فقط اعتراض کارکنانی مانند صلاح الدین نیست، بلکه سکوت اساتید دانشگاه هاروارد در برابر چنین نابردباری و ارتدوکسی است. این اعضای هیئت علمی و مدیران، ضمانتهای آزادی اندیشه و بیان را در دانشگاههای ما از بین بردهاند. درس از دست دانش آموزان نرفته است. بنیاد شوالیه یک را منتشر کرد مطالعه نشان می دهد که شصت و پنج (65) درصد موافق بودند که امروزه افراد در محوطه دانشگاه از صحبت آزادانه منع می شوند. این نظرسنجی شواهد دیگری از شکست مدیران و اساتید در حفظ پردیس ها به عنوان تالارهای آزاداندیشی و مشارکت فکری است.
آنچه در مورد این مناقشات قابل توجه است این است که چگونه به نظر می رسد تنها دیدگاه های محافظه کارانه، آزادیخواهانه یا اقلیت منجر به لغو یا پایان می شود. وقتی اساتید لیبرال اظهارات نژادپرستانه یا خشونت آمیز می کنند، به ندرت مورد تحریم قرار می گیرند.
به عنوان یک مدافع آزادی بیان، من از اساتیدی دفاع کردهام که نظرات نگرانکنندهای مشابه «انفجار مردم سفیدپوست»، محکوم کردن پلیس، دعوت از جمهوریخواهان برای رنج بردن، خفه کردن افسران پلیس، جشن گرفتن مرگ محافظهکاران، دعوت به کشتن حامیان ترامپ، حمایت از اعضای هیئت علمی دفاع کردهام. قتل معترضان محافظه کار و دیگر اظهارات ظالمانه. در واقع، استاد دانشگاه رود آیلند اریک لومیس او از قتل یک معترض محافظه کار دفاع کرده و گفته است که در چنین اعمال خشونت آمیزی “هیچ اشتباهی” نمی بیند.
با این حال، حتی زمانی که اساتید در محوطه دانشگاه درگیر چنین اعمال نفرت انگیزی می شوند، تفاوت قابل توجهی در نحوه واکنش دانشگاه ها بسته به دیدگاه وجود دارد. در پردیس دانشگاه کالیفرنیا، استادان در واقع حول استادی گرد هم آمدند که مدافعان حامی زندگی را مورد آزار و اذیت فیزیکی قرار داد و نمایشگر آنها را پاره کرد. مورد دیگری که قبلاً مربوط به پروفسور بهداشت عمومی دانشگاه ایالتی فرزنو، دکتر گرگوری تاچر بود که دانشجویانی را برای از بین بردن پیامهای حامی زندگی که در پیادهروها نوشته شده بود، استخدام میکرد و به اشتباه به دانشجویان حامی زندگی میگفت که آنها هیچ حق آزادی بیان در این مورد ندارند. او تحریم نشد.
با این حال، دکتر باکلی نمی تواند اجازه داشته باشد که در مورد رمانتیسیسم بریتانیایی در هاروارد صحبت کند.
جان کیتس زمانی نوشت: «اگر شعر به طور طبیعی مانند برگها به درخت نمیآید، بهتر است اصلاً نیاید.» هاروارد تصمیم گرفت که اصلاً نیاید.